فرحناز مردانی – ایران
مجموعهداستان پس از سکوت* شامل نُه داستان است که اگرچه در همهٔ آنها راوی زنی است که میتواند خودِ نویسنده باشد، اما نویسنده یا راوی بهخوبی توانسته داستان را بهگونهای روایت کند که نهتنها خود را در شرایط و مکانهای متفاوت و با آدمهای گوناگون روبهرو میکند، بلکه زمینه را برای شکست سکوت خود و دیگران نیز فراهم میکند. نویسنده با خلق فضاها و صحنههای جزئی و جذاب، بدون فریاد، آرامآرام مخاطب را با خود به دنیای پس از سکوت درون و بیرون خود میکشد و با حذف خودسانسوری، دست به نوشتن داستانهایی میزند که شخصیت اصلی آنها که درد فروخوردهاش همان خودسانسوری است، قدمقدم میرود تا نهتنها این بند را با آفرینش سبک مخصوص به خود، در روایتهای ذهنی و عینی ملموس پسِ پردهٔ زندگی و افکار و ذهن شخصیتها را برملا کند، بلکه بهقول میلان کوندرا سبُکی تحملناپذیر هستی، یا بار هستی را تحملپذیر نماید، چراکه زندگی فقط یک تجربه است.
در داستان اول با نام این خانه تنگ است، بهروشنی حالوهوای راوی عیان میشود. چرا که هرچه بزرگتر میشود، خواستهها و آرزوهای او نیز همقد خودش رشد مییابند و او همزمان با رشد فیزیکی و بیولوژیکی خود با تفکرات عمیقتری که در سر دارد، آرزوهایش را غیرقابلدسترس میبیند؛ تا جاییکه خانهٔ دلخواه او که توسط پدرش برای او ساخته میشود فقط تا حدی است که نوک موهای سیاه او به دودکش بخاریاش میرسد. درحالیکه او بهدنبال خانهای است که میخواهد همقد خودش باشد، همقد آرزوهایش. خانهای پر از بوی گلهایی که به او و به دیگران لبخند بزند. راوی بهخوبی با بیان احساسات، تفکرات و رؤیاهای خود، موقعیت انسان و در اینجا یک زن را برابر چشمان ما به نمایش میگذارد. راوی با وجود بابایی بهشدت پدرسالار که موجب حذف مادر و جانشینکردن کتی در خانهٔ آنها شده، میداند که باید برای دستیافتن به آرزوهایش کار دیگری کند. نویسنده در همین داستان ابتدایی بهخوبی توانسته با استعاره اما رسا و بلیغ از نقش مادر در ذهن مخاطب «مام وطنی» بسازد که با خودکامگی پدر نابود شده و راوی که زادهٔ این مام وطن است، بهناچار در کنار پدری زندگی کند که هم هست و هم نیست.
هست چون باید موهایش را بهخاطر او کوتاه نکند و نیست چون سبیلهایش را بهخاطر کتی میتراشد و در پایان داستان برای تقابل با این پدرسالاری خودکامه و برای ابراز وجود خود، موهای سر و صورت پرمویش را میتراشد و دور میریزد و کمکم پا به دنیای پس از سکوت میگذارد.
در داستانهای بعدی، راوی ما مهاجرت کرده و حالا دانشجوییست که بهدنبال پیداکردن هویت جدیدی است؛ هویتی که با درون او همخوانی داشته باشد. اما همچنان درگیر خودسانسوریهاییست که میراث فرهنگ کشورش است و در مکان و زمان نهتنها در او نهادینه شده، بلکه بهراحتی نمیتواند از شر آنها رها شود. در دانشگاه و خوابگاه جور دیگری ظاهر میشود و در دیدار با استاد خود با کفشهای پاشنهبلند و لباس ساحلی (که نمادهایی از رابطه و سکساند) ظاهر میشود، اما همچنان درگیر برقراری ارتباط است، چرا که در ذهن او برقراری ارتباط عادی حتی در سطح اجتماعی با استادش بسیار سخت است و او را دچار نشخوار ذهنی میکند و نگران مورد سوءاستفاده قرارگرفتن است. به بیانی این امکان وجود دارد که نویسنده شخصیتهایی را خلق کرده که در واقع امکانات تحققنیافتهٔ خودِ نویسندهاند و برای همین شخصیتها بهخوبی درک و احساس میشوند.
نویسنده بهخوبی در چهار داستان اول با روایتی ذهنی و مونولوگ و گاهی برگشت به گذشته، به خانهٔ پدر و شهر خود، عشق و رابطه را و چگونگی آن را روایت میکند و هر بار به مکاشفهٔ جدیدی میرسد که بهنوعی مخاطب را بهیاد کتاب بار هستی و محتوای آن از میلان کوندرا میاندازد تا برسد به اینکه عشق را چیزی فراتر از رابطه و تماس فیزیکی و محدود به جسم یا جنس میبیند و حتی آن را در فاصلهٔ میان دو عاشق و معشوق و دوری و حتی نرسیدن میبیند. در داستانهای بعدی یعنی چهار داستان آخر نیز با پرداختهای عینی، تابوهای حاکم بر فرهنگ ذهنی خود را که جدای از مکان و جامعهای که در آنها زندگی کرده نمیبیند، بهخوبی تصویر میکند. گویا این تابوها در کولهبار هر شخصیت از اینجا به آنجا همیشه همراه اوست. تابوهای ارتباطات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و فردی جامعهٔ مردسالار در تقابل با زنان را در جایجای داستانها و گاه با استعاره پرداخت نموده و بهنوعی راوی با روایت داستانهای پر از سکوت با نثری روان و ساده از سکوت عبور میکند. میتوان گفت نویسنده نه با خلق شخصیتهای ساختگی و تخیلی بلکه شخصیت اصلی یا راوی «من» تجربی است که وی را در راهی پرماجرا که از پیش چندان شناختهشده هم نیست قرار میدهد و احساسات و تفکرات او را زیر ذرهبین میبرد و بدینوسیله قدمقدم از مرزی عبور میکند که نامش سکوت است، اما تا رسیدن به آزادی و رهایی و بار سنگین هستی را بر زمین نهادن، راه زیادی مانده. هنوز راههای نرفته که آنها را دور میزنیم، کم نیستند؛ بهقول کوندرا، مرزهایی که فراسوی آن خویشتنی وجود ندارد.
*مجموعهداستان «پس از سکوت» نوشتهٔ مریم مردانی از سوی نشر نوگام در بریتانیا منتشر شده است. نسخهٔ چاپی این کتاب برای خرید در خارج از ایران و نسخهٔ پیدیاف آن برای دانلود رایگان در داخل ایران یا خرید در خارج از ایران از طریق لینک زیر در دسترس است:
www.nogaam.com/book/2446